سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنچه دیده بیند در دل نشیند . [نهج البلاغه]
 
یکشنبه 89 آبان 16 , ساعت 9:27 صبح
وی
اظهار داشت: این فرد دستگیر شده است و علاوه بر وی ‌کارکنان بانک که در
راستای عدم بازپرداخت این تسهیلات با وی همکاری کرده بودند نیز دستگیر
شده‌اند.


یکشنبه 89 آبان 16 , ساعت 9:27 صبح
حجت الاسلام سید کمال حیدری از علمای شیعه ی ساکن در ایران است که در یکی
از شبکه های ماهواره ای شیعه ، با استناد به کتب وهابیون ، آنان را به
چالش کشیده است.


یکشنبه 89 آبان 16 , ساعت 9:27 صبح
برخی از برنامه های سفر یک روزه مورالس به تبریز طبعا جنبه تشریفاتی داشته
از جمله پذیرایی، صرف نهار و شام و استراحت و ... که توقع حضور در چنین
برنامه هایی کاملا غیرحرفه ای و به دور از منطق می باشد. ولی گویا طبع
متوقعانه خبرنگار مزبور موجبات تکدرخاطر ایشان شده است.


یکشنبه 89 آبان 16 , ساعت 9:27 صبح
وبلاگ آقا مهدی برای دومین بار مسابقه بازخوانی وصیت نامه های دو شهید باکری (مهدی و حمید ) را برگزار میکند.
مشتاقم که همراه با شما در این مسابقه آسمانی شرکت کنم.هرچند جوایز این مسابقه در مقابل عظمت این دو شهید چندان چیز چشمگیری نیست ولی برای خاطر آقا مهدی هم که شده وتکرار کلمات این شهیدان عزیز با هم میخوانیم...
یکشنبه 89 آبان 16 , ساعت 9:27 صبح
دو دختر که کنار رفتند یک پسر بچه شش ساله پشت شان بود. یک پسر بچه با شلوار کردی و یک زیرپوش آبی رنگ کهنه و چفیه ای به دور گردن. آقا پرسیدند : شما هم برادر این هایی؟

پسر
سر را به آسمان پرتاب کرد و نزدیک آقا شد. شروع کرد در گوش آقا صحبت کردن.
آقا به دقت گوش می داد. اخم ها را توی هم کشیدند و سر بلند کردند.
پرسیدند: آقای نجات کجا هستند؟همه تعجب کرده بودند.


یکشنبه 89 آبان 16 , ساعت 9:27 صبح
برغم وجود سه کنیسه در باکو برای یهودیان، طی مراسمی عملیات احداث کنیسه جدیدی برای یهودیان در این شهر آغاز شد .  "لاون لوتم" سفیر رژیم صهیونیستی
در باکو در مراسم احداث این کنیسه از کمک های ویژه دولت جمهوری آذربایجان
در این خصوص قدردانی کرد .


یکشنبه 89 آبان 16 , ساعت 9:27 صبح
آره درست حدس زدی مال بارون دیشب و امروز
بود. تو سرمای شدید یه کاپشن پوشیده و عباش رو انداخته روی کاپشن. آخه
میدونی چادری که با یه بنر - تبلیغاتی تاریخ گذشته - و چند تکه ملحفه درست
شده نه جلوی بارون رو میگیره نه سرما رو!


یکشنبه 89 آبان 16 , ساعت 9:27 صبح
یه روز یه ترک بود ...  اسمش ستار خان بود، شاید هم باقر خان.  شجاع بود و نترس! در دوران استبداد که نفس کشیدن هم جرم بود ، با کمک دیگر مبارزان ترک، در برابر دیکتاتوری ایستاد او برای مردم ایران، آزادی می خواست و در این راه، زیست و مبارزه کرد و به تاریخ پیوست تا فرزندان این ملک، طعم آزادی و مردمسالاری و رهایی از استبداد را بچشند.

یکشنبه 89 آبان 16 , ساعت 9:27 صبح
سفر را خودم " مرزگردی " برگزیدم .مسیر حرکتمان روستاهای اضماره - قوزلو -
انی - آلیله - تازه کند - داشدیبی - بورک آباد - اوماسلان - وان - شیخلر -
رحیملو - آزادلو و ... بود. از دامنه های کوه اضماره می توان فهمید زمین
دوباره بیدار شده است و می خواهد سرسبزی اش به مردم ارمغانی دهد . هرچه
بطرف مرز ایران و آذربایجان نزدیک می شویم این سرسبزی بیشتر میگردد.


یکشنبه 89 آبان 16 , ساعت 9:27 صبح
در پی تلاش عده ای از افراد بانفوذ در مدیریت بانک ملی استان آذربایجان غربی و برخلاف قوانین موجود که مدیریت بانکهای چند شهر را به شهرستانی با شعب بیشتر میدهد ، این افراد توانستند این مدیریت را که امتیازات فراوانی برایشان به وجود میآورد ، به شهرستان مهاباد انتقال داده و علیرغم تلاش برخی مسئولین خواسته خود را تحمیل نمایند.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ